آخرین پیامهای قهرمانان قتلعام ۶۷
هر ایرانی آزادهیی، نسبت به قهرمانان سال ۶۷ ادای احترام میکند و یاد آنها را گرامیمیدارد.
پیامی هم برای هر یک از ما داشتند. پیامشان این بود که ای مجاهدینی که در این مسیر گام برمیدارید، ای نسلهایی که پس از ما میآیید، ای جوانانی که داستان تمام نشده ما را میشنوید،
راه و آرمان مسعود رجوی را در پیش بگیرید!
راه ایستادگی و مقاومت به هر قیمت
راه قیمت دادن برای آزادی،
راه نبرد بیامان برای برابری،
و راه نبرد برای جامعهیی عاری از ستم، عاری از تبعیض و عاری از جهل و فریب.
آنها برسر موضع خود، برای نبرد در برابر ولایت فقیه ایستادند آنها بنیانگذار سنتی شدند که «سر موضع بودن» نام گرفت.
بله، جنبش ما به این دلیل ماندگار و رویان است که برسر موضع آزادی مردم ایران ایستاده است.
پس بهیاد قهرمانان قتلعام شده جملاتی از نوشتهها و آخرین پیامهایشان را یادآوری میکنیم:
داریوش رضایی از فرزندان مردم ماهیدشت کرمانشاه در سرودهیی برای آزادی میگوید:
ای آزادی!
نه تو تشنه به خونی،
نه ما بیزار ز خون خویش!
افسوس که جلادان بدکیش
گذرگاه میانمان را به خون آغشتهاند.
و این جملاتی از نوشتههای یک مجاهد دلیر بهنام زهرا بیژنیار که سالها در قزلحصار زندانی بود، خطاب به یکی از بستگانش است:
این را فهمیدهام که ظالمان تاریخ، حتی اگر اعضای بدن ما را قطعه قطعه کنند، حیات را تا زمانیکه در ایمانمان ثابت باشیم، از ما نمیگیرند. بلکه زندگی را زمانی از ما خواهند گرفت که ایمان و قلب خودمان را به آنها بفروشیم و این رمز مقاومت و ایثار همه بشریت میباشد. برایم از خداوند بخواه که به من یقین و باوری بدهد که هیچگاه خواست خود را بهخواست او ترجیح ندهم.
و احمد رئوف از فرزندان مردم رشت گفته است: تمام مدت که مرا میزدند اسمم را میخواستند. من میدانستم که اسمم را میدانند اما به آنها چیزی نمیگفتم. میخواستم آبدیده شدن فولاد را آزمایش کنم.
حالا بهدیدن صحنهیی میرویم که مردم شهر گچساران در جنوب ایران دیدند. در میدان اصلی شهر، جسد دختری از دار آویخته شده بود. او معصومه برازنده بود و هنگام اعدام فقط ۲۰ سال داشت.
بر روی لباسش این نوشته دیده میشد: این کسی است که جوانان را بهنزد مجاهدین میبرد.
معصومه برازنده بهآسمان پرکشید. اما همچنان جوانان را بهنزد مجاهدین میآورد.
عفو بینالملل در گزارش خود مینویسد: نسلی که پس از سال ۵۷ بهدنیا آمده دادخواه خون قتلعام شدگان است.
و سرانجام میخواهم از منیره یاد کنم. منیره رجوی در دوران اسارت، یار و غمخوار همه زندانیان همبندش بود. یک زن رها و از خود گذشته. از یاد نمیبریم کلماتی را که در زندان بههم بندیهایش گفته بود: «اینها میخواهند انسانیت آدم را نابود کنند و باید با همین هم جنگید. باید هرچه بیشتر عاطفههایمان را نثار کنیم».
درود درود درود
یقین دارم که رژیم ولایت فقیه با قیام و مقاومت مردم ایران و با ارتش آزادی و هزار اشرف سرنگون خواهد شد.
خون شهیدان میجوشد و رود خروشان خون آنها ضامن پیروزی خلق ماست.
Comments
Post a Comment